اول اردیبهشت ماه جلالی
گفتم لب تورا که دل من تو برده ای گفتا کدام دل ؟چه نشان؟کی؟کجا؟که؟برد ؟
حدیث دل دادگی اهل فرهنگ و هنر به خداوندگار غزل عاشقانه یعنی سعدی شیرازی امروزی نیست بلکه این داستانی است که بر سر هربازاری هست . به قول سعدی :
هفت کشور نمی کنند امروز بی مقالات سعدی انجمنی
وامروز اول اردیبهشت ماه جلالی سعادت یار شدو به دعوت دانشگاه بانوان لاهور در روزی که مزین است به نام سعدی بزرگ دراتاق ایران شناسی این دانشگاه همنشین دانشجویان خوش ذوق دانشگاه گشتم ولحظاتی از هزار آستین در دری سعدی شیرازی گفتیم و در فضای غزل های نرم و به قول استاد اسلامی ندوشن " پران " سعدی تنفس کردیم . آن قدر شور و اشتیاق بود که مجالی برای هدر دادن وقت نبود پس درباره ی سعدی و ویژگی های شعر او با تکیه بر غزل های زیبایش حرف ها زدیم و سخن ها شنیدیم . از مطابقت کلام آهنگین سعدی با هنجارهای زبان فارسی گفتم و از ایجاز اعجاز گون او حرف زدم . سفره ی دل را در محضر اوزان لطیف و روح فزای غزل های سعدی گشودم و به آواز ملکوتی استاد شجریان گوش دادیم و نوا ی اورا همنوا شدیم که :
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گویی کزین جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبرمی دهد زدوست
صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم
من چشم ازاوچگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
ازپای تا به سرهمه سمع و بصر شدم
او را خود التفات نبودی به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید وبه عیوق برشدم
سخن سعدی را سهل ممتنع می دانند و هنری برتراز آن نمی شناسند . به حق وقتی به کلام سحرانگیز سعدی نگاه می کنیم ، آن را بیش از پیش درخور این صفت می یابیم . سعدی این مزیت را بر دیگر شاعران دارد که کلامش درعین این که ساده و زود فهم است اما غیر قابل تقلید می باشد .
زیبایی کلام سعدی در آرایشگری ماهرانه ی غزل ها بیش از سایر آثارش متجلی است به این بیت که بنده آن را مجمع الجزایر آرایه های ادبی می نامم نگاه کنید :
بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط
زبس که عارف و عامی به رقص برجستند
از گلستان بی بدیلش نیز می توان نمونه آورد :
فراش بادصبا را گفته تا فرش زمردین بگسترد و دایه ی ابر بهار را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد .
این گونه است که اعجاز گر سخن ، کلام را آرایشی نو و جلوه ای بدیع می بخشد .
قلم است این به دست سعدی در
یا هزار آستین در دری



